سیزدهین یادواره شهدای گمنام روستای دولت آباد
زمان پنج شنبه 98/05/24 ساعت 18:30 تا 21
سخنران حجت الاسلام مختاری و روایتگری دفاع مقدس ناصر رحیمی.
همراه با اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء
نشانی :سبزدشت ، روستای دولت آباد ، تپه نور الشهدای روستای دولت آباد.
پایگاه مقاومت بسیج روستای دولت آباد .
[لطفا تا آخر بخونین]
دختران کوهان دار
در
حدیثی طولانی از پیامبر اکرم در توصیف اوضاع و شرایط مردم آخرالزمان به
موضوع شکل ظاهر و پوشش زنان و مردان اشاره شده است. حضرت در یک پیش بینی
شرایط جامعه ۱۴۰۰ سال بعد را این طور روایت کرده اند: «سیکون
فی آخر امتی رجال، یرکب نساؤهم علی سروج کاشباه الرجال. یرکبون علی
المیاثر حتی یاتوا ابواب المساجد، نساؤهم کاسیاب عاریات، علی رؤوسهنّ
کاسنمة البخت العجاف، لا یجدن ریح الجنّة! فالعنوهن فانهن ملعونات»
«در
آخرت امت من مردانی پیدا می شوند که زنهایشان همچون مردها بر روی زینها
سوار می شوند، در آن عصر بر فراز تشکها سوار می شوند و تا در مساجد می
روند، زنانشان در عین لباس پوشیدن لخت و عور هستند و بر سرشان چیزی همانند
کوهان اشتران لاغر است، آنها عطر بهشت را استشمام نمی کنند. آنها را لعنت
کنید که آنها از رحمت خدا بدور هستند.»
به راستی چه به روز زن ایرانی آمده است که حیا و عفتش را به عنوان کالایی بی ارزش در معرض دید ناپاکان قرار می دهد؟
نداشتن حجاب نتیجه حیا زدایی در جامعه ای است که فاطمه را الگوی خود می داند. در ایام ولادت این برترین زن خلقت خوب است نگاهی به زندگی او بیاندازیم. فاطمه ای که در قله زیبایی، لطافت و ظرافت، پرچم نجابت و حیا و ایمانش به اهتزاز در آمده است و حتی از مرد نابینا خود را می پوشاند. همین بانو با همه اعتقادش به حجاب و حفظ حریم زن، بزرگترین حق طلب تاریخ می شود و ثابت می کند داشتن حیا و عفت و حجاب تناقضی با حظور در اجتماع ندارد.
آنچه جبرئیل با خود به آسمان برد
اگرچه شرایط زمانی که در آن واقع شدیم به اجبار ما را جزو انسان های آخرالزمانی محسوب می کند، اما می توان با تمسک به دو نیروی ایمان و اراده کاری کرد که بازیگر نقش منفی صحنه های آلوده دنیا نبود.
پیامبر صلی الله علیه و آله در واپسین روزهای عمر شریفشان فرمودند:
«از برادرم جبرئیل پرسیدم: آیا بعد از من به این جهان فرود می آیی؟
گفت: آری، ده بار می آیم و گوهرهای زمین را با خود می برم.
گفتم: چه چیزها را می بری؟
گفت: بار اول برکت را از زمین می برم.
بار دوم مرحمت را از بندگان می برم.
بار سوم حیا را از زنان می برم.
بار چهارم عدالت را از حکمرانان می برم.
بار پنجم محبت را از دل مردمان می برم.
بار ششم شکیبائی را از مستمندان می برم.
بار هفتم سخاوت را از ثروتمندان می برم.
بار هشتم دانش را از دانشمندان می برم.
بار نهم قرآن را از دل قاریان می برم.
بار دهم ایمان را از دل مؤمنان می برم.»
اگر 1نفر 2 هزار تومن بهمون قرض بده تاعمر داریم خودمونو مدیونش می دونیم
ای شهید ای سرو سرافراز رهایی شعر از شکوه نام تو بشکوه
می شود اینک در هرکلام پاک همراه با درود باید تو را نوشت
باید تو رو سرود تا سخره از صلابت نامت بایستد روح درخت سبز
شود ازشنیدنت شهید عزیز بار دیگر نسیم عطر تو را درشهر
پراکند در هرسالگرد شهادتت خاطرات تو از راه می رسند و
گلهای ارغوانی یادت شکوفا می شوند ...
(گزیده ای کوتاه از وصیت نامه شهید ابرهیم نجاتی)
خداوندا اینقدر به جبهه می روم و میجنگم تا شهید شوم ولی خداوندا دوست دارم واز تو می خواهم که تا این مدت که عنایت می کنی و شهادت را نصیبم می کنی چندین بار به شدت مجروح شوم و بعد از چندین بار مجروح شدن شهید شوم خدایا دوست دارم موقعی که شهید می شوم سردربدن نداشته باشم تافردای قیامت ازمولایم حسین (ع) شرمنده نباشم.خداوندا دوست دارم شهید شوم و دست دربدن نداشته باشم وبدنم تکه تکه شودتا فردای قیامت از اقا و مولایم عباس(ع) شرمنده نباشم. و اینجا می خواهم چند کلمه ای با برادران عزیزم حرف بزنم ای جوانان مبادا درغفلت بمیرید که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد مبادا در رختخواب بمیرید که امام حسین (ع) درمیدان نبرد شهید شد و مبادا درحالت بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین(ع) در راه حسین(ع) و با هدف شهید شد.
(ارادت شهید ابراهیم نجاتی به خط سرخ ولایت و رهبری)
اگر فیض شهادت نصیبم شد آنانکه پیرو خط سرخ رهبری نیستند و به ولایت امام خمینی اعتقاد ندارند بر من نگریند و برجنازه من حاضر نشوند کور شود آن چشمی که نمی خواهد امام عزیز را ببیند و کر شود آن گوشی نمی خواهد حرف امام عزیز را بشنود و لال شود آن زبانی که به امام عزیز حرفی بزند.
بهر فرج و ظهور مهدی فاطمه (عج) صلوات
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ